باراک اوباما که سفر دورهای به اروپا را آغاز کرده در سخنانش درباره برجام گفته: ایران به تعهدات برجامی خود عمل کرده است. وی در ادامه میگوید که اگر ترامپ برجام را مطالعه کند می بیند که بندهای خوبی دارد و آن را اجرا خواهد کرد.
این سخنان به نقل از اوباما در حالی مطرح میشود که ساختار سیاسی و رسانهای امریکا در طول یک هفته اخیر یعنی از زمان پیروزی ترامپ در انتخابات دو محور را در راس برنامههای خود داشتهاند. از یکسو بر برجستهسازی سخنان ترامپ درباره برجام پرداخته و تلاش کردند تا چنان نشان دهند که ترامپ به دنبال لغو برجام و اقدامات گسترده در قبال ایران است. به عبارتی آنچنان عنوان میکنند که آمدن ترامپ یعنی تکرار دوران بوش و سیاستهای جنگطلبانه.
از سوی دیگر آنان به برجستهسازی مواضع سناتورها و نمایندگان کنگره مبنی بر افزایش تحریم و فشارها بر ایران پرداختهاند. مجموع این تحرکات در حالی صورت میگیرد که در باب آن چند نکته قابل توجه است:
نخست آنکه براساس قوانین آمریکا تا ۲۰ ژانویه که مراسم تحلیف رسما برگزار شود این اوباماست که رئیسجمهور قانونی امریکاست و تمام تصمیمات با او است. عمر کنگره نیز تا آن زمان ادامه دارد و ترکیب جدید (اکثریت جمهوریخواه) همزمان با آغاز ریاست جمهوری ترامپ کار خود را آغاز میکند. با توجه به این شرایط اوباما مسئول تمام کارها و موضعگیری اقدامات آمریکا تا آن تاریخ است.
بر این اساس اینکه اوباما تلاش دارد تا بدعهدیهای آمریکا را به ترامپ و دولت آینده نسبت دهد یک فرافکنی است. او تا ۲۰ ژانویه رئیسجمهور آمریکاست و باید به تعهدات خود عمل نماید لذا هر تحریمی و هر نقض عهدی از سوی آمریکا تا آن زمان معطوف به وی و کنگره دوران اوست. بر این اساس اقدامات اوباما که تلاش دارد تا بدعهدیهای خود را پشت نقاب ترامپ پنهان سازد غیرقابل توجیه است.
نکته دیگر آنکه روند رفتاری آمریکاییها با محوریت برجستهسازی تهدیدات ترامپ علیه ایران این سناریو را قوت میبخشد که ساختار حاکم بر آمریکا دو طراحی کوتاه مدت و بلندمدت را در قبال ایران اجرایی سازد. این طراحی چنان است که با ادعای تهدید بودن ترامپ برای برجام و ایران، در نهایت تهران را به امتیازدهی منطقهای به آمریکا در دوران اوباما وادار سازند. به عبارتی آنها با ترساندن ترامپ به دنبال کسب امتیاز برای اوباما هستند.
در صورت اجرایی نشدن این طراحی روند تحولات نشان میدهد آنها به دنبال تحقق این طرح در دوران ترامپ هستند. مواضع ترامپ پس از پیروزی در انتخابات شامل چنین واژگانی است: «من اهل معامله هستم و براساس منافع آمریکا معامله میکنم، من با هر کشوری که با آمریکا همراهی کند با آن همراهی میکنیم تا منافع آمریکا تامین شود، برجام دارای نواقصی است و باید بندهایی به آن افزوده شود، من به دنبال مبارزه با تروریسم و حل مسئله سوریه هستم و...)
همزمان با این مواضع نزدیکان ترامپ تاکید دارند که او باید با اقتدار ریاست جمهوری خود را آغاز نماید. این سخنان نیز یادآور جمله حمله پیشدستانه برای مغلوبسازی کشورها است. با توجه به مواضع ترامپ و نزدیکانش و نیز آنچه ساختار حاکم بر آمریکا در قبال ایران مطرح میسازند یعنی لزوم عقب گرد توان موشکی ایران، عقبنشینی ایران از حمایت از جبهه مقاومت به ویژه سوریه و حزبالله و عدم حمایت از فلسطین در برابر جنایات رژیم صهیونیستی میتوان گفت که ترامپ از هماکنون طراحی کلانی را در قبال ایران در پیش گرفته است.
طراحی که محور آن را گروگان گرفتن برجام برای امتیازگیری گسترده در حوزه موشکی و منطقهای تشکیل میدهد. به عبارتی ساختار حاکم بر آمریکا آنچه را که در روند مذاکرات برجام به دست نیاورده با ادعای پایبندی به برجام میخواهد کسب نماید. مابهازایی که آمریکا در ازای گرفتن توان موشکی و نیز کسب امتیازات منطقهای از ایران میپردازد صرفا بیان جمله من به برجام پایبند هستم خواهد بود.
آنچه در مجموع رفتاری مقامات آمریکایی از اوباما گرفته تا ترامپ مشاهده میشود آن است که سیاست هیچکدام از مقامات آمریکایی در قبال ایران تغییری نکرده و اوباما با ادعای دیپلماسی و ترامپ با ادعای مشت آهنین هر دو یک هدف را دنبال میکنند و آن وادارسازی ایران به کنار نهادن توان دفاعی و نیز امتیازدهی گسترده در منطقه است در حالی که صرفا به یک جمله در ازای آن بسنده میکنند ما به برجام پایبندیم و آن را توافق خوب میدانیم.
با تمام این تفاسیر این نکته مهم مطرح است که اوباما با نقاب ترامپ ازخود چهرهای مثبت و ایران دوست به نمایش گذارد و آن چه در طول یک هفته اخیر (از زمان پیروزی ترامپ تاکنون) در ضدیت با ایران از سوی آمریکا صورت گرفته و تا ۲۰ژانویه صورت میگیرد تماما مسئولیتش با اوباماست و نمیتواند با برجستهسازی نام ترامپ اقدامات ضد ایرانیاش را پنهان سازد. آقای اوباما شما هنوز رئیسجمهور هستید و مسئولیت تمام بدعهدیهای آمریکا با شماست.